سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط لیلی در 91/7/17:: 12:45 عصر

روز خرگوش

بعد از این که خرگوش و لاک پشت مسابقه ی معروف شان را دادند و لاک پشت برنده شد، خرگوش خیلی ناراحت بود و از این که نتوانسته بود برنده ی مسابقه باشد غصه می خورد. لاک پشت دانا به او گفت: «این مسابقه، مسابقه ی مهمی نبود. ما باید تلاش کنیم در کارهای خوب برنده شویم.»

خداوند در قرآن به ما گفته: «فستبقوا الخیرات».(توضیح و مثال برای بچه ها گفته شود.)

اتفاق جالبی که افتاد این بود: یکی از بچه ها کیف لاک پشتی داشت و یکی کیف خرگوشی. دو تا از بچه ها هم جامدادی خرگوشی داشتند. تولد یکی از بچه ها بود و مادرش برای او و دوستانش کیک آورده بود. از قضا کیک های خرگوشی!. ما از برنامه ی تولد بی اطلاع بودیم ولی خانم نوری که همیشه یک چیزی توی آستین دارد، یک بسته ی کادو شده حاوی یک عدد مدادتراش داد به من و گفت به عنوان کادوی تولد از طرف خودم بدهم به نرگس سادات. حتما می توانید حدس بزنید مدادتراشی که توی بسته بود چه شکلی بود. بله! یک مداتراش خرگوشی آبی. به شکل خیلی خیلی اتفاقی دیروز در کلاس ما روز خرگوش بود.


کلمات کلیدی :