سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط لیلی در 90/8/21:: 12:16 صبح

می خواستیم از خونه بریم بیرون. در کیفم رو که باز کردم گفت:« مامان لاک زدی؟! بوی لاک میاد. راستی چرا خیلی وقته دیگه لاک نمی زنی؟!»

- لاک نزدم. بوی قرآنـَـمه!. روی کلمه ی قرآن لاک زدم که دستم می خوره بهش اشکال نداشته باشه، آخه اگه بخوای دستت رو بزنی روی کلمه ی قرآن باید وضو داشته باشی!

.

.

.

رفتیم خونه ی خواهر شوهرم. شب با نوه ی سه ساله شون کلی در مورد لاک ناخن حرف زدیم. گفت که لاک صورتی و قرمز داره. منم گفتم لاک آبی و بنفش و سیاه و سفید دارم. با هم قرار گذاشتیم یه روز برم خونه شون براش لاک آبی و بنفش و سیاه و سفید بزنم!

چه قدر هوس کردم لاک بزنم. حتی برای نرگس ...


کلمات کلیدی :