سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط لیلی در 89/7/8:: 7:32 عصر

اتفاقی که سال اول دبستان برای ما افتاد این بود . پسر من در یکی از بهترین مدارس شهر - درس می خواند . روزهای اول معلم در دفتر بچه ها ، یادداشت می گذاشت که {آفرین پسرم خیلی عالی بودی} ، {هزارآفرین پسرم تو خیلی باهوشی} و از این دست نوشته ها . گاهی هم برایشان برچسب های صدآفرین می زد . چند روز اول خوب بود . کم کم این تعریفها و برچسب ها کم و کمتر شد . چرا که معلم فرصت نداشت این همه وقت صرف فکر کردن و جمله های قشنگ پیدا کردن بکند . فقط پای تکلیف آنها می نوشت " ملاحظه شد " . مادرها به این فکر افتادند که از مداد و تراش و پاک کن های فانتزی برای رشوه دادن !!! به بچه ها استفاده کنند . اینها هم بعد از چند روز بی ارزش شد . رفتیم سراغ خریدن سی دی های جدید . خلاصه اینکه هر کس به اندازه ی جیب اش بر مبلغ رشوه می افزود . بالاخره سال تحصیلی تمام شد . خانواده ها شاکی بودند . حتی معلم شان هم ناراضی بود . بچه ها هیچ انگیزه ای برای بهتر شدن نداشتند . حالا دوباره سال تحصیلی شروع شده و ما حتی ملعبه های سال گذشته را هم نداریم برای گول زدن بچه ها . باور بفرمایید پسرها را نمی توان با چیزی غیر از نمره سر ذوق آورد . آنها مردهای فردا هستند . آنها همین امروز هم آنقدر مرد هستند که با تملق و چاپلوسی های ما فریب نخورند . برای آنها هیچ اهمیتی ندارد که دیکته شان را با یک غلط تحویل بدهند یا با شش غلط . چون معلم پای هر دوی اینها یک چیز می نویسد : " بیشتر دقت کن پسرم " . آیا اگر سیستم "نمره دهی" بود برای آنها 19 و 14 مساوی بود ؟!

می دانید اتفاقی که می افتد چیست ؟ جریمه ، جریمه ، جریمه . وقتی چیزی برای برانگیخته کردن تلاش وجود نداشته باشد باید چیزی برای بازدارندگی تنبلی جایگزین کرد . مدرسه و خانواده ها رو به جریمه کردن بچه ها آورده اند .

سال گذشته وقتی خانواده ها را برای گرفتن کارنامه ی بچه ها دعوت کردند با منظره ی ناراحت کننده ای روبرو شدیم . همه ی کارنامه ها شبیه به هم بود !!!! . به طور مثال در قسمت مربوط به درس ریاضی چنین نوشته شده بود : « او می تواند اعداد را به ترتیب بخواند ، می تواند جمع و تفریق را به خوبی انجام دهد ، می تواند اعداد را از بیشتر به کمتر و بالعکس مرتب کند ، می تواند به خوبی اشکال هندسی را بکشد و نام ببرد ، می تواند ... » برای همه ی بچه ها همه ی  اینها را نوشته بودند . این خیلی دردناک بود . ما مادرها می دانستیم که فرزندمان در چه درسی چه ضعف ها و چه قوت هایی دارد . ولی مدرسه برای اینکه کسی معترض نشود و یا شاید برای اینکه معلم نمی توانست بنشیند با خودش حساب و کتاب کند که هر کدام از بچه ها دقیقا در چه قسمتی از هر درس چه عملکردی داشته اند ، آمده بود و برای همه یک چیز نوشته بود . برای درس نقاشی هم همین اتفاق افتاده بود . من نتوانستم سکوت کنم . به معلم نقاشی گفتم : می دانم که پسرم به نقاشی علاقه ندارد ، چیزهایی که شما نوشته اید درباره ی پسر من صدق نمی کند ، مگر اینکه این کارنامه متعلق به او نباشد ! بقیه هم شروع کردند به اعتراض کردن که چرا همه ی کارنامه ها شبیه به هم هستند . این وسط معلم بخت برگشته نمی دانست چه جوابی بدهد . بعضی از مادرها هم شاکی بودند که بچه ی ما بهتر از این چیزی ست که شما نوشته اید . جلسه به هم ریخته بود . معلم نقاشی مجبور شد از ما بخواهد سخت نگیریم !!!!! متاسفانه به نظر می رسد این سیستم قرار است خانواده ها را هم سهل گیر و بی خیال کند .

 ای کاش قبل از عمومی کردن این طرح دقت بیشتری در نظام های آموزشی کشورهای دیگر می کردید . من هم قبول دارم بارُم نمره ی 20 خیلی کم است . خیلی جاها برای چند بی دقتی کوچک نمره ی ما به شدت پایین می آمد . ولی شما که بهتر می دانید در خیلی از کشورهای دنیا بارُم نمره از 100 حساب می شود . ای کاش به جای حذف نمره آن را به 100 می رساندید . آن وقت هم استرس بچه ها کم تر می شد و هم رقابت به این شکل فاجعه آمیز از بین نمی رفت . من این نامه را نوشتم چون مثل مادرهای دیگر عقیده ندارم که از دست ما کاری بر نمی آید . اعتقاد دارم حرف های مان را باید بزنیم . حتی اگر حالا جواب آن را نگیریم . واقعیت این است که فردای فرزند خودم و فرزندان هم نسل او را فردای روشنی نمی بینم . آموزش و پرورشی که بچه ها را به دور از هر گونه استرس و انگیزه و تلاش بار می آورد و مادر و پدرهایی که نمی گذارند آب در دل بچه های شان تکان بخورد و جامعه ای که فتنه ها در آن کم نیست و دخترها و پسرهایی که تربیت نشده اند برای مبارزه با سختی ها و برای تلاش و پشتکار .

امضا : یک مادر ایرانی


کلمات کلیدی :