وبلاگ :
يادداشت :
مردانه قدم بردار ..
نظرات :
6
خصوصي ،
30
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
انيس
خيلي وقت ها اين كارو كردم
و متهم هم شدم از جانب اطرافيان به بي مسئوليتي...
به بي مهري و هزار جور تهمت كه باعث ميشد در دلم عذاب وجداب بگيرم
كه نكنه دارم اشتباه ميكنم كه مسير ها رو تا نصفه باهاش ميرم و بقيه اش رو ميسپارم به خودش و خدا ...
مدتيه يك دفتر برداشتم و براي دخترم مي نويسم
براي سالها بعد ...
اين جور مواقع اونجا واسش توضيح دادم كه چقدر دلواپس بقيه راه بودم كه داره تنهايي قدم برميداره ...كه چقدر نذر و نياز كردم تا برگشتش...كه چقدر نگاه اش اون لحظه كه محكم بهش گفتم برو خدانگهدار دلم رو لرزوند و گلوم رو از بغض درد آورد
كه چقدر قدم هاي به ظاهر محكم دور شدنم رو به سستي برداشتم ...و در نهايت چقدر هنگام برگشتش بهش افتخار كردم كه از پسش براومده