• وبلاگ : 
  • يادداشت : مردانه قدم بردار ..
  • نظرات : 6 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زهرا سادات 

    اون روز يه بنده خدايي ميگفت مامانم خيلي قربون صدقه ما نميره. قبلا ميگفتم بده ولي الان ميفهمم خيلي خوبه.چون پسرايي كه اونجوري بودن همش تشنه محبتن و نميتونن بدون محبت ديدن از يه زن زندگي كنن و خلاصه همش درگير دوست دختر و اينا ميشن.