وبلاگ :
يادداشت :
به افتخار اولين باران پاييزي که توانست زمين شهرم را خيس کند!
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
منصوره سادات
امروز تو بارون رفتم بيرون .در حال عبور از عرض جاده بودم که اتوبوس به ايستگاه رسيد.مسافري براي سوار و پياده شدن نبود .دست تکون دادم براي راننده.خدا خيرش بده ايستاد تا من از خيابون رد شدم وسوار شدم.وگرنه تا اتوبوس بعدي بياد موش آبکشيده شده بودم